♥♥makintazh ♥♥

 

 

منتظر لحظه ای ...

منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم

در چشمانت خیره شوم

دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم

سر رو شونه هایت بگذارم….از عشق تو…..

از داشتن تو…اشک شوق ریزم

منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم

بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم

اری من تورا دوست دارم

وعاشقانه تو را می ستایم


ادامه مطلب

جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:شعر عاشقانه,

|
 

تمام ترانه هایم ...

تمام ترانه هایم ترنم یاد توست و تمام نفسهایم خلاصه در نفسهای توست

 

ای زلال تر از باران و پاکتر از آیینه به وجود پر مهر تو می بالم

 

و تو را آنگونه که میخواهی دوست دارم

 

ای مهربان - پرنده خیالم با یاد تو به اوج آسمانها پر خواهد گشود

 

و زیبایی ات را به رخ فرشتگان خواهد کشید

 

تبسمی از تو مرا کافیست که  از هیچ به همه چیز برسم

 


 

[+] نوشته شده توسط فهیمه در 13:1 | 35 نظر |







مرا نگاه کن ...

   

 

مرا نگاه کن ببین چه انتظاری به روی پلکهایم خانه کرده است .

 

غم را از چشمانم فقط تو میتوانی بخوانی

 

خود را به ندانستن نزن - می دانم که میدانی غصه در دلم خانه کرده است

 

نمیخواهم غصه ام را بخوری اما قصه ام را بدان


ادامه مطلب

جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:شعر عاشقانه,

|
 

تو را حس ...

 

توراحس میکنم هردم...


که با چشمان زیبایت مرا دیوانه کردی...


من از شوق تماشایت...


نگاه از تو نمیگیرم....


تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار....


ولی...افسوس...این رویاست....


تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم....


تو با من مهربان بودی...


واین رویا چه زیبا بود....


ولی.... افسوس.... که رویا بود....

 


ادامه مطلب

جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:شعر عاشقانه,

|
 

به خداوندی خدا ...

 

  

به خداوندی خدا دوستت دارم

ای تو زيباترين زيبايی ، ای رويای بيداری

به خداوندی خدا دوستت دارم

ای بيقرار دلم ، ای تك درخت دشت سرخ قلبم ،

به همين لحظه های مقدس عشق قسم دوستت دارم

ای آنكه چشمت بارانی است ، ای تو كه روحت شادابی است ، و
رگهايت از خون محبت جاری است

به آن كعبه مقدس عشق قسم دوستت دارم

زندگی من ، ای آغاز من ، ای سرآغاز من ، ای فردای من

به همان لحظه ديدارمان قسم دوستت دارم

نمی دانم كلمه مقدس دوست داشتن را چگونه بيان كنم تا تو باور كنی كه

دوستت دارم


ادامه مطلب

جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:شعر عاشقانه,

|
 

حلالم کن ....

 
 

 

حلالم کن

 

حلالم کن دارم میرم ...چقدراین لحظه دلگیره  

گناهی گردن مانیست ...همش تقصیر تقدیره

نگام کن لحظه ی رفتن ...چه تلخه این هم آغوشی

چه وحشتناکه دل کندن ...چقدر سخته فراموشی

پرازبغضم پرازگریه ...پرازتلخی وشیرینی

حلالم کن دارم میرم ...منوهرگز نمی بینی

حلالم کن اگه دستام ...به دستای توعادت کرد

آخه دنیای عاشق کش ...به ما دوتا خیانت کرد

کلاف آرزوهامو ...چراهیشکی نمی بافه

برای ما دوتا عاشق ...جدایی دورازانصافه

تمام سهم من از تو ...یه حلقه س که توو دستامه

تمام سهم تو ازمن ...یه عشق بی سرانجامه

تو بارونی ترین ابری ...من از پاییز لبریزم

چه معصومانه می باری ...چه مظلومانه می ریزم

 


ادامه مطلب

جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:شعر عاشقانه,

|
 

خیلی سخته ....

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری

 صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری

خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی

بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی

خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا

 می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا

خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه

 هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه

خیلی سخته اگر عمر جادوی شعرت تموم شه

نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه

خیلی سخته اون که می گفت واسه چشات می میره

 بره و دیگه سراغی از تو ونگات نگیره

خیلی سخته تا یه روزی حرفهای اون باورت شه

 نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه

خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه

تازه فردای همون روز دوست عاشقش خبر شه

 خیلی سخته بی بهونه میوه های کال رو چیدن

بخدا کم غصه ای نیست چن روزی تو رو ندیدن

 خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی

 وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی

خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی

از خودت می پرسی یعنی می شه اون بره زمانی؟

خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی

اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی

خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه

بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اون رو ببینه

 خیلی سخته که ببینیش توی یک فصل طلایی

 کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی

خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه

چقدر از گریه اون شب چشم تو سرش شلوغه

 خیلی سخته و قشنگه آشنایی زیر بارون

اگه چتر نداشته باشی توی دستا هردوتاشون

 خیلی سخته تا همیشه پای وعده ها نشستن

  چقدر قشنگه اما واسه ی کسی شکستن

 خیلی سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت

اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت

 خیلی سخته بودن تو واسه ی اون بشه عادت

دیگه بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت

 خیلی سخته چشمای تو واسه ی اون کسی خیسه

  که پیام داده یه عمر واسه تو نمی نویسه

 خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی

 تا که بین دو پرستو نباشه هیچ اختلافی

خیلی سخته اونکه دیروز تو واسش یه رویا بودی

از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی

خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره

ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره


ادامه مطلب

جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:شعر عاشقانه,

|
 

میخوام روی حرفم ...

 

میخوام روی حرفم هنوز ایستاده باشم

بذا دوستت دارم رو هزار بار گفته باشم


بخوای تا قیامت می گم دوستت دارم رو

بهونه ای نمی خوام به دستت داده باشم

 

ما که گفتیم هزار بار تو یک بار هم نگفتی

ولی نزدیکه اون روز که به دامم بیفتی

ادامه مطلب

جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:شعر عاشقانه,

|
 

اینجا مینویسم شاید ...



 

 

اینجا مینویسم شاید گذر زمان تو را هم یه روز برای خواندن این مطلب به اینجا بکشاند...

 

من همانم که با اینکه میدانستم تو نمیتوانی با من باشی ولی باز دوستت داشتم.

منی که میدانستم بیشتر از نصف حرفهایت راست نبود ولی به احترام دلم باور میکردم!

و ندانستی که آنهایی که نصف شب با آنها میحرفی و وقتی اس ام اس هایی من نمیآیند میگفتی

لابد حافظه پر شده است!!!!

 

همه رفتنی أند و فقط چند روزی تو را میخواهند.

من تمام اینها را میدانستم. ولی دوستت داشتم


ادامه مطلب

جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:شعر عاشقانه,

|
 

قيمت لبهاي سرخت روزگاري بشكند

بعد از اين بگذار قلب بي‌قراري بشكند
گل نمي‌رويد، چه غم گر شاخساري بشكند

بايد اين آيينه را برق نگاهي مي‌شكست
پيش از آن ساعت كه از بار غباري بشكند

گر بخواهم گل برويد بعد از اين از سينه‌ام
صبر بايد كرد تا سنگ مزاري بشكند

شانه‌هايم تاب زلفت را ندارد، پس مخواه
تخته‌سنگي زير پاي آبشاري بشكند

كاروان غنچه‌هاي سرخ، روزي مي‌رسد
قيمت لبهاي سرخت روزگاري بشكند


ادامه مطلب

جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:شعر عاشقانه,

|
 

هرجا که دلت میخواهد برو…

هی فلانی!
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
 هرجا که دلت میخواهد برو…
 فقط آرزو میکنم
 وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
 و اما من…
 بر نمیگردم که هیچ!
 عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
 که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی!


ادامه مطلب

جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:شعر عاشقانه,

|
 

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

پارسا

سلام دوستان ما در این وبلاگ شعر-داستان کوتاه-جمله های پند امیز-جک و خیلی چیز های دیگر میگذاریم ****افرادی که عضو وبلاگ هستن میتوانند مطالب ارسال کنند**بیا عضوشو تا یکی از خانواده مکینتاژ باشی**خواهشن نظر یادتون نره
PARSA.MOHAMADZADE@YAHOO.COM

 

دسته بندی

شعر

عاشقانه

شعرهای طنز

جک

 

لینک دوستان

حواله یوان به چین

خرید از علی اکسپرس

اینه دوچرخه

یکانسر

آی کیو مگ

ریحون مگ

 

مطالب قبلی

جک های با مزه

جک باحال

شعر طنز خنده دار

منتظر لحظه ای ...

تمام ترانه هایم ...

تو را حس ...

به خداوندی خدا ...

حلالم کن ....

خیلی سخته ....

میخوام روی حرفم ...

اینجا مینویسم شاید ...

قيمت لبهاي سرخت روزگاري بشكند

هرجا که دلت میخواهد برو…

 

ارشیو

دی 1391

 

نویسندگان

پارسا

 

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ♥♥همــه چـــی دانـــلود♥♥ و آدرس parsa0098.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لینک دوستان

موس بیسیم شیشه ای

 

امکانات

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 31
بازدید کل : 2157
تعداد مطالب : 13
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


Alternative content